دوشنبه 22 آذر 1395 , 12:20
گزارشی از حال و هوای مزار شهدا در روز شهادت امام عسکری
یک پنج شنبه است و یک قطعه بهشت/تصاویر
با وجود سردی هوا، جمعیت زائر در میان قطعات شهدا کم نیستند و با وجود سرمای ظاهری هوا، فضا در این مکان نورانی و بهشتی، گرم گرم است...
شهید گمنام - با فرا رسیدن هشتم و نهم ربیع الاول، مصادف با ایام شهادت امام حسن عسکری (ع) و روز آغاز ولایت و امام زمان (عج)، دلم ... پاهایم را بیتاب رفتن می کند. این روزها غمی بزرگ در پی دارد و پس از آن جشنی بزرگ، به بزرگی به ولایت رسیدن منجی دل هایمان، گل نرگس... و حتی ترافیک بیرحم تهران در روز پنج شنبه که در آن روز جمعیت به سوی اهل قبور روانه می شوند هم نمیتواند از رفتن منصرفم کند...
وقتی می رسم، با دیدن قطعات شهدا، همه طول راه و ترافیک و خستگی و دغدغه ها فراموش می شود و دل به سوی قبوری پرواز می کند که صاحبان خانه دل شده اند و رشته محبتشان چنان محکم است که بسیاری را از روز تعصیل و استراحت خود جدا کرده و به جای خیلی جاهای دیگر که برای رفتن و گشتن و حتی زیارت است... به سوی خود می کشانند... که به قول امام (ره) شهدا، امامزادگان عشقند.
با وجود سردی هوا، جمعیت زائر در میان قطعات شهدا کم نیستند و با وجود سرمای ظاهری هوا، فضا در این مکان نورانی و بهشتی، گرم گرم است... تعدادی بر سر مزار شهید خلیلی جمع شده اند و تعدادی بر سر مزار شهید نیری... تعدادی در کنار شهید آوینی به نجوا نشسته اند و تعدادی روبروی مزار شهید صیاد شیرازی... تعدادی بر سر یادبود شهید سردار همدانی عقده دل کشوده اند و تعدادی روبروی نگاه زیبا و پرمحبت حاجی بخشی جبهه ها!
گروهی به دنبال مزار شهید ابراهیم هادی هستند و برخی به دنبال مزار سید احمد پلارک... بعضی تنها با فانوس های قطعه 40شهدای گمنام دلشان باز می شود و برخی به میان قبور ساده و آرام قطعه 44 می روند... قطعه 24 هم مثل همیشه شلوغ است و جمعیت از مزارهای حاج عباس کریمی و غلامحسین افشردی و شهید بروجردی و حاج کاظم رستگار و یادبود فرمانده بزرگ شهید همت دیدن و زیارت می کنند و پس از آن هم زیارت شهید بزرگ و مظلوم شهید بهشتی و شهیدان قهرمان رجائی و باهنر، واجب می شود.
مثل همیشه بساط ایستگاه های صلواتی برپاست و بخار داغ سماورهای چای و آب جوش و بعضا" آش و عدسی داغ نذری... از جای جای مزار شهدا به آسمان بلند است... و صدای مداحی های زیبای مداحان اهل بیت، سخنرانی های مربوط به شهدا و زندگی نامه هایشان و انواع اصوات روحانی برقرار است.
جوانان، دختر و پسر ... در گروه های چند نفره و دسته جمعی گُله به گُله با وجود پاک و ارادتمندشان، مزار را گلباران کرده اند و بر زیبایی فضای این قطعه آسمانی افزوده اند...که اینها ان شاء الله لشکر مخلص صحب الزمان (عج) هستند و پیروان و ارداتمندان به شهدا و سیدالشهداء (ع)... جوانانی که نفسانیات و امیال دنیایی را کنار گذاشته اند و عشق و شور و حال خوب را در میان مزارهایی ساده می جویند... برای رسیدن!... شاید برای رسیدن به حقیقت... شاید برای رسیدن معنی ایثار... برای رسیدن به معنی عشق واقعی!
خیلی ها با دست خالی و با یک پارچه ساده در سرمایی که دست خیس را می گزد، با تمام عشق مزارها را پاک می کنند و ... مثل هر پنج شنبه هم همسرانی هستند که با دنیایی گل، مزار عزیزشان را به زیبایی و عشق تمام می آرایند... سال هاست که خیلی ها با گل بر سر مزار عزیزشان می ایند اما در طی دو سال اخیر، همسر جانباز شهیدی، کار دلی خاصی انجام می دهد که کم کم در میان دیگر همسران شهدا نیز به صورت مرسوم درآمده و چهره به خصوص آن قطعه ای که شهید جانباز عبدالمناف در آن آرمیده است را دگرگون نموده...
همسر عاشق جانباز شهید عبدالمناف، از وقتی که همسر خود را به دست یاران شهیدش سپرد، هر پنج شنبه بر سر مزار همسر شهیدش حاضر می شود و مزار او را به گونه ای خاص و با سلیقه ای فراتر از حد یک سلیقه زنانه ساده و با تمام حس اش تزیین می کند و همین زیبایی عمل او باعث دو خیر در قطعه 50 بهشت زهرا شده... هم اینکه در کنار مزار به زیبایی تزیین شده این شهید، همسران دیگر شهدا نیز با عشق و سلیقه خود به تزیین مزار عزیز خود می پردازند و هم اینکه اینجا قطعه ای شده برای زیارت بیشتر زائران به خصوص جانبازان عزیز که پنج شنبه ها برای باز کردن عقده دل و نزدیک شدن به یاد یاران شهید و هم سنگران خود، به مزار شهدا می آیند... که چه مأجور است و عمل زیبایی ست، رسم کردن عاشقی برای امامزادگان عشق...!
شاید برای آنهایی که خیلی از این معانی دور شده اند و دیگر انسی با این مکان ها ندارند و زندگی شان با چیزهای دیگری پر شده است، خیلی قابل درک نباشد اما نشستن پای یک مزار نورانی، دور از دغدغه های دلتنگ کننده و بیشمار شهر و زندگی، ریختن یک مشت گندم به روی مزاری که یقین داری حاجت می دهد، پرپر کردن یک گل سرخ بر مزار شهیدی که سر در بدن نداشته ... بجای هزاران جلسه ریلکسیشن و دکتر و دوا و ... درمان کننده و آرامش بخش است...
خلاصه اینکه هرچه زیبایی ست در این قطعه از شهر آلوده و شلوغ تهران جلوه می کند و رخ می نماید... و اگر کسی در دنیای این روزها به دنبال دیدن صحنه های قشنگ، خوبی ها و پاکی ها می گردد... یک پنج شنبه بار دل را ببندد و کمر همت ببندد و به سوی مزار شهدایی رهسپار شود که تمام این برکات و نعمت ها ... از سر وجود آنهاست...
قربة الی الله و قربة الشهادة
خوشا به حالشان و خوشا به سعادتی که یافتند و در راه بازگشایی زیارت حرم اباعبدالله علیه السلام، به زیارت خود ایشان شتابان شتافتند. و این است اوج عاشق شدن و عشق به ائمه علیهم السلام.
امیدوارم مارا نیز شفیع گردند و دستگیری مارا در روزی که خیلی دورنیست و در بزنگاه غوغا و محشر داشته باشند.
متن بسیار بسیار بسیار لذت بخشی بود. آنگونه که پای دل را ناخواسته رهسپار آن دیار می یابیم. از نویسنده توانا و باهوش فاش نیوز، شهیدگمنام عزیز و مهربان هم سپاسگزاریم که بااین نگارش فصیح و بلیغ، تاثیر زیارتش را برجان خسته ما بخشیده و مارا همراه خویش ساخت. قبول باشد انشاالله